
ما برای نشستن آفریده نشدهایم.
بدن انسان برای حرکت زاده شد، برای رفتن، دیدن و کشفکردن.
اما در مسیر تمدن، جهان برای ما صندلی ساخت،
و زندگیمان آرامآرام در اندازهی یک میز کوچک شد.
من این سکون را دیدم، در خودم، در اطرافم؛
در ساعتها پشت میز نشینی و عضلاتی که فراموش میکردند چگونه باید بایستند،
و در جامعه ام، نشانههای خاموشِ بیتحرکی را: دیابت، فشارخون، خستگی، افسردگی.
آنجا بود که تصمیم گرفتم.
پیادهروی شد شور آرام من؛
نه برای رقابت، نه برای کالری، بلکه برای بازگشت.
قدم به قدم، ذهنم روشنتر شد و نفسم عمیقتر.
با دوربینم در هر مسیر داستانی پیدا کردم:
روستایی، خیابانی، راه باریکی، چهرهای، سکوتی.
راه رفتن، به دیدن تبدیل شد.
آوانویا از همینجا زاده شد،
از حرکت، از بازگشت به اصلِ انسان بودن.
برندی که باور دارد پیاده روی سادهترین و عمیقترین راه
برای مراقبت از بدن، آرامکردن ذهن، و دوباره وصلشدن به جهان است.
ما به سرعت یا مسافت نمیاندیشیم؛
ما به تداوم ایمان داریم، به «ادامه دادن».
آوانویا هست تا به انسان کمک کند که چگونه به پیاده روی ادامه دهد؛
با علم، با روانشناسی ورزش، با داستانگویی، و با ارائهی تجهیزات مناسب برای پیاده روی.
هر قدم، مقاومتیست در برابر ایستایی.
و هر پیاده روی، شکلیست از زیستن.